براین اساس، رسانهها هم حرکت و پویایی و سرزندگی را تقویت و تولید میکنند هم رخوت و تنبلی و سستی و عدمصداقت را؛ از یکسو احساسات عاطفی و صداقت را برمیانگیزند و از سوی دیگر احساس زشتی، دشمنی، بیاعتمادی، دروغ و خشونت را زنده میکنند. این کارکرد بهطور طبیعی موجب پیدایش یک تضاد درونی-رفتاری در مقیاس فردی و اجتماعی میشود. مرکزیت تلویزیون در فرهنگ مردمپسند نظریهپردازی میشود و در ساختار رسانهای ایران، تلویزیون به مثابه پرمخاطبترین رسانه کشور، بهعنوان رسانهای بیبدیل و بیرقیب، طبعا بیشترین و پررنگترین نقش را درحوزه فرهنگسازی جامعه فرهنگپذیر ایران، بازی میکند.
فرهنگپذیری هم فرایند القا و تقویت ارزشها، باورها، سنتها و معیارهای رفتاری و دیدن واقعیتی است که توسط اعضای یک فرهنگ خاص پذیرفته شدهاست. رسالتی که رسانه ملی ایران خود را سردمدار آن میداند. در این میان بخش خبری بیست و سی شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی ایران، بهدلیل نحوه گزینش، تهیه، تدوین و چینش اخبار و گزارشهای خبری خود و از همه مهمتر ادبیات استانداردسازی شده و سند خورده آن، به پرمخاطبترین و در عین حال پرحاشیهترین بخش خبری رسانهملی ایران تبدیل شده است.
ادبیاتی که به لطف جسارتهای گاه غیرحرفهای و حتی بعضا غیرمرسوم خبرنگاران نوجوان باشگاه خبرنگاران جوان صدا و سیما، گذشته از توفیق عامهپسندش گاه به قلب واقعیت با استفاده از تکنیکهای تلویزیونی کشیده میشود.اتفاقی که آخرین بار، در هفتههای گذشته و درخصوص یک سوژه غیرسیاسی در قالب سوژهای تحت عنوان فروش اطلاعات و مشخصات مشترکین توسط اپراتورهای تلفن همراه افتاد، خبرنگاران باشگاه خبرنگاران جوان رسانه ملی، با سوژه قراردادن این موضوع در حاشیه نمایشگاه بینالمللی الکامپ امسال، اقدام به پخش بخشهای بریده شده از یک مجموعه گفتوگو با گروهی از افراد بدون ذکر نام و سمت و سازمان درخصوص امکان ارسال پیامکهای تبلیغاتی به مشترکین اپراتورهای تلفن همراه کشور با تفکیک براساس موقعیت جغرافیایی، گروه سنی، جنسیت و حتی شغل کرده بودند و در آن ضمن القای مکرر اینکه مشخصات هویتی، حریم شخصی و حتی کد ملی افراد با رقمهای ناچیز چند میلیونی به سادگی و از طریق اپراتورهای تلفن همراه کشور فروخته شده آنتن باکس خبری خود را با یک گزارش به ظاهر جذاب پرکردند.
پس از پخش این گزارش، تمامی اپراتورهای تلفن همراه کشور به عکسالعمل رسانهای از طریق انتشار بیانیههای مطبوعاتی روی آوردند اما این برنامه حاضر به انتشار پاسخهای اپراتورها نشده و تنها به تمسخر این جوابیهها با انتشار یک عکس مات از بخشی از جوابیه آنها بسنده کرد.باید توجه کرد که متأسفانه رسانه ملی خود را ملزم به انتشار جوابیههای اشخاص حقیقی و حقوقی نمیداند و اگر حقی از کسی ضایع شود خود را ملزم به جبران خسارتهای وارده به او ندانسته و به نوعی این طور القا میکند که قانون مطبوعات صرفا برای مطبوعات است و دستگاه قضایی نیز در برابر این موضوع کاری از دستش
بر نمیآید.نمونههای متعددی وجود دارد که شخصیتهای سیاسی نیز از تیغ اتهامات رسانه ملی بینصیب نماندهاند و کوچک ترین فرصتی به آنها برای اعاده حیثیت خویش داده نشده است. شاید تصور میشود اگر جوابیه افراد و سازمانها پخش شود از اعتبار مطالب و اخبار و اطلاعات منتشره رسانه کاسته میشود اما ماجرا بر عکس است رسانهها همیشه در معرض خطا و اشتباه هستند و پذیرش اشتباه و اصلاح آن میتواند به تقویت اعتماد عمومی به یک رسانه منجر شود.